دردوونه
دقت کردید هر وقت تو زندگیتون یه روزنه امید پیدا میشه سریع یه پتروس فداکار پیدا میشه انگشتش رو میکنه توش !!! .:))
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش اومدین امیدوارم ازش خوشتون بیاد و امیدوارم اگه نظر ندین کچل شین :دی




نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 72
بازدید کل : 78454
تعداد مطالب : 94
تعداد نظرات : 428
تعداد آنلاین : 1





کمی تا قسمتی طنز


نويسندگان
parmida

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:, :: 23:41 :: نويسنده : parmida

 

 
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 1:35 :: نويسنده : parmida

تصاویری جالب و طنز از معتادان اینترنتی! www.taknaz.ir

 
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 1:21 :: نويسنده : parmida

سوتی جالب یک شرکت راهسازی (عکس) www.taknaz.ir

 
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 1:2 :: نويسنده : parmida

حرکت دیدنی گربه ! (عکس متحرک)  www.taknaz.ir

یکی توضیح بده!!!!

 
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 1:40 :: نويسنده : parmida

به بابام میگم تیغ اصلاح داری؟
میگه نه برو بیرون بخر!
نون هم بخر!
یه سر برو تا اون داروخانه شبانه روزیه یه قرص معده بخرد …
میوه هم بگیر که عصر مهمون داریم !
ماشینم بنزین نداره … زحمت اونم بکش
میگم : نه احساس میکنم ته ریش بهم میاد



 
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 1:6 :: نويسنده : parmida

سلام بچه ها!!!

ببخشید یه مدت نبودم!

ولی برگشتم!

خوش اومدم!!!!!!!

خب دیگه همینو میخواستم بگم!

بای بای

 

 

 
جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, :: 19:31 :: نويسنده : parmida

اااااایییییییییییییییییییییییییییییییی

من الان دردم گرفت!!!

اوفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منبع هم رو خودش نوشته!

 
پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:, :: 18:25 :: نويسنده : parmida

بچه ها!!!

یه مدت بود اقایون مشکلاتشون رو به دریا میسپردن!!!(مراجعه به وب امین)

با این پست میخواستم بگم ما هم میتونیم مشکلاتمونو به دریا بدیم!!!

البته با استفاده از خود مشکلاتمون

راستی بچه ها یه نکته!!!!

این فقط یه شوخیه!!!!

خب؟؟!!!

 

 

حالا اروم باشیدو مشکلاتتونو به دریا بدین

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

 
سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:, :: 20:31 :: نويسنده : parmida

اگه میخوای گوگلو بترکونی برو تو این لینک!


http://mrdoob.com/projects/chromeexperiments/google_gravity/

 
دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 15:36 :: نويسنده : parmida

- پسرم تو که  هنوز نخوابیدی؟..

زبان

- نکنه منتظری قصه برات بگم..

- مژه

- بیخود... امشب از قصه خبری نیست ...بگیر بخواب ببینم..خوابم میاد بدجور!!

- گریه

- هیسسسس..مگه نمیبینی بابات خوابیده..

- ابرو

- خیله خب میگم..بشرطی که قول بدی زودی بخوابی..

-هورا

- خب..یکی بود یکی نبود..

- خیال باطل

- زیر گنبد کبود....راستی مسواکتو  زدی؟...ببینم دندوناتو..

- نیشخند

- افرین پسرم....ای..وای ..عزیزم بذار ببینم این کیه نصفه شبی زنگ میزنه..

-کلافه

-   -منتظر

- خمیازه

- خواب

- ببخش پسرم ..خالت بود...... ..پسرم ؟!!...خوابیدی؟!!..چرا پتو روت نکشیدی ؟!!..الهی مامان فدات بشه..خوب بخوابی عزیزم..مشالا خالته دیگه چونش گرم بشه..دیگه ول کن نیست..اینقدر حرف زد خواب از سرم پرید..برم کتاب رمانمو بخونم بلکه شاید خوابم ببره..

 

 
شنبه 13 خرداد 1391برچسب:, :: 21:4 :: نويسنده : parmida

ینی کامیونو گفته زکی!

بابا کامیون !! (عکس) www.taknaz.ir

 
جمعه 12 خرداد 1391برچسب:, :: 17:4 :: نويسنده : parmida
 
مردی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده، نگران و مضطرب.
 
در انتهای کادر در بزرگی دیده می شود با تابلوی "اتاق عمل".
 
چند لحظه بعد در اتاق باز ودکتر جراح با لباس سبز رنگ از آن خارج می شود. مرد نفسش را در سینه حبس می کند.
 
دکتر به سمت او می رود.
 
مرد با چهره ای آشفته به او نگاه می کند.
 
دکتر: واقعا متاسفم . ما تمام تلاش خودمون رو کردیم تا همسرتون رو نجات بدیم. اما به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون برای همیشه فلج شده.
 
ما ناچار شدیم هر دو پا رو قطع کنیم. چشم چپ رو هم تخلیه کردیم..
 
باید تا آخر عمر ازش پرستاری کنی, با لوله مخصوص بهش غذا بدی،
 
روی تخت جابجاش کنی،حمومش کنی، زیرش رو تمیز کنی و باهاش صحبت کنی...
 
اون حتی نمی تونه حرف بزنه، چون حنجره اش آسیب دیده...
 
با شنیدن صحبت های دکتر به تدریج بدن مرد شل می شود، به دیوار تکیه می دهد. سرش گیج می رود و چشمانش سیاهی می رود.
 
با دیدین این عکس العمل، دکتر لبخندی می زند و دستش را روی شانه مرد می گذارد. دکتر: هه! شوخی کردم...
زنت همون اولش مرد!!!!!
 
جمعه 12 خرداد 1391برچسب:, :: 16:11 :: نويسنده : parmida

یه اسبه زنگ میزنه سیرک میگه با مدیر سیرک کار دارم . گوشی رو میدن به مدیر


سیرک اسبه بهش میگه آقا من کار میخوام   مدیره میگه کار نیست    اسبه همینطور اصرار


میکنه   مدیر هم انکار تا آخرش مدیره میگه کشتیمون حالا چه کار بلدی؟


اسبه میگه احمق دارم باهات حرف میزنم!

 
جمعه 12 خرداد 1391برچسب:, :: 1:23 :: نويسنده : parmida

امروزم تولد امروز تولد اجی شلختمه!!!

ریحانه جونم تولدت مبارک گلم!

میدونم کادو میخوای!!!

الکی که نمیای وبم!!!

کادوت تو لینکامه!!!!!بعد بهت رمزشو میدم!

عزیییییییییییززززززززمممممممم!!!!!!

نیم ساعت نشستم برات کیک پیدا کردم!!!!

امیدوارم دوس داشته باشی!!!!

بخاطر تو و داداش موسیم اهنگ وبو عوض کردم!!!

دوسش داری؟؟!!!

اینم از کیکا!!!

.

.

.

.

.

.

.

اینو خودم برات پختم!!!

 

 

 
پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:, :: 17:11 :: نويسنده : parmida

از بدو تولد موفق بودم، وگرنه پام به این دنیا نمی رسید

از همون اول کم نیاوردم، با ضربه دکتر چنان گریه‌ای کردم که فهمید جواب «های»، «هوی» است.

هیچ وقت نگذاشتم هیچ چیز شکستم بدهد، پی‌درپی شیر میخوردم و به درد دلم توجه نمی کردم!



این شد که وقتی رفتم مدرسه از همه هم سن و سالهای خودم بلندتر بودم و همه ازم حساب می‌بردند.

هیچ وقت درس نخوندم، هر وقت نوبت من شد که برم پای تخته زنگ می‌خورد.

هر صفحه‌ای از کتاب را که باز می کردم، جواب سوالی بود که معلمم از من می‌پرسید.

این بود که سال سوم، چهارم دبیرستان که بودم، معلمم که من را نابغه می‌دانست منو فرستاد المپیاد ریاضی!

تو المپیاد مدال طلا بردم! آخه ورق من گم شده بود و یکی از ورقه‌ها بی اسم بود، منم گفتم اسممو یادم رفته بنویسم!

بدون کنکور وارد دانشگاه شدم هنوز یک ترم نگذشته بود که توی راهروی دانشگاه یه دسته عینک پیدا کردم،

اومدم بشکنمش که خانمی سراسیمه خودش را به من رسوند و از این که دسته عینکش رو پیدا کرده

بودم حسابی تشکر کرد و گفت: نیازی به صاف کردنش نیست زحمت نکشید این شد که هر وقت

چیزی از زمین برمی‌داشتم، یهو جلوم سبز می شد و از این که گمشده‌اش را پیدا کرده بودم حسابی تشکر می کرد.

بعدا توی دانشگاه پیچید: دختر رئیس دانشگاه، عاشق ناجی‌اش شده، تازه فهمیدم که اون دختر کیه و اون ناجی کیه!

یک روز که برای روز معلم برای یکی از استادام گل برده بودم یکی از بچه‌ها دسته گلم رو از پنجره شوت کرد بیرون،

منم سرک کشیدم ببینم کجاست که دیدم افتاده تو بغل اون دختره!

خلاصه این شد ماجری خواستگاری ما

و الان هم استاد شمام! کسی سوالی نداره!؟

 
پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:, :: 15:56 :: نويسنده : parmida

سلام بچه ها!!!!!

خوفییییییییییییییییینننننننننننننن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

امروز تولد محسن داداش جونیمه!!!!!!!!!!!!

از اونجایی که امروز تولد داداشم و فردا تولد اجیمه!! اهنگمو عوض کردم اخه اون دیگه یه جورایی غمگین بود!!!!

خب دیگه بیاین جشنو شروع کنیم!

هرکاری دلتون میخواد میتونین  بکنین

داداش موسی تولدت مبارک

راستی!اینو ببین چقد مخجولههه!!!!

بیا اینم کادوم!

ببخشید پاپیونش بد شد!اخه هرچی به مخ فیلسوفیم فشار اوردم نتونستم یه راه خوب واسه پاپیون زدن پیدا کنم

میدونی چی برات خریدم؟؟!!!

بیا خودت ببین!


خوب بید؟؟!!!

کی کیک میخواد؟؟؟!!


بازم هس!



اینم چون رنگ سیاه رو دوس داری!!!ولی زیادم سیاه نشد!!! :مخجول!


اینم خودم درست کردم!!!


خیلی اتفاقی شبیه علامت یاهو شد!!!!خیلی اتفاقی!!!!



 
چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, :: 15:32 :: نويسنده : parmida

این نامه ییه که ایدین به مامانش داد تا خواهر دار بشه!!!

حتی امضاشم موجوده!!!!!

 
سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, :: 16:58 :: نويسنده : parmida

بچه ها!!!

میشه به اون وبمم سر بزنین؟

اونجا هم چیزای جالبی میزارم که اینجا نیس!

لطفا اونجا هم سر بزنین  دیگه!!!

لطفااااااااااااااااااااااااااا!!!!!!!!

تو لینکام که هس....!

 
دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 1:25 :: نويسنده : parmida

تکون نخور، یه چیزی روی سرته...

www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

.

تصویر ایجاد شده از سایه درختان

www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

.

سنگ قبر!

www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

.

گربه هیتلر!

www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

.

پیچ وا پیچ که میگن اینه..اینه بیارین خودشو ببینه

 

www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

واااااااااااااااااا!

www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

عزیزم اون شلواره ها!!!!!!!!!!!!!!

www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

توکیزاکی؟

www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

هی وای من

www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

شکمو باش

www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

به چی داره نگاه میکنه؟؟؟!!!!!!!!

www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

ایول!!!!منم میییییییییخخخخخخخخخخخخخوووووووووووواااااممممم!!!

www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

 
دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 1:16 :: نويسنده : parmida

طی یک نظرسنجی از یک دانشجوی ورودی جدید و یک دانشجوی ترم آخری خواسته شد که با دیدن هر کدام از کلمات زیر ذهنیت و تصور خود را در مورد آن کلمه در یک جمله کوتاه بنویسند.

جمله اول مربوط به دانشجوی ورودی جدید و جمله دوم مربوط به دانشجوی ترم آخری…

 

رییس دانشگاه

1)مردی فرهیخته و خوشتیپ

2)به دلیل اینکه در طی این چهار پنج سال یک بار هم ایشونو نتونستم ببینم، هیچ ذهنیتی ندارم

 

یک وعده غذای سلف

1)بیفستراگانوف با سس کچاپ با نوشیدنی خنک

2)چلو لاستیک به همراه افزودنی های غیر مجاز

 

کارت دانشجویی

1)کارت شناسایی و هویت دانشجو

2)تنها استفاده از این کارت گرفتن فیلم از ویدئو کلوب است

 

خوابگاه

1)محل استراحت و سرشار از شادی و نشاط

2)مکانی برای همزیستی مسالمت آمیز با سوسک و موش

 

شب امتحان

1)شبی برای دوره کردن درسی که در طول ترم خوانده شده است

2)شبی که تا صبح باید مثل خر درس خوند

 

جزوه خوش خط دخترها

1)بمیرم از هیچ دختری جزوه نمیگیرم، من عادت دارم فقط جزوه خودمو بخونم

2)طلای کاغذی

 

تقلب

1)یک روش غیر اصولی و ناجوانمردانه برای نتیجه گرفتن در امتحان

2)تنها روش اصولی و مبتنی بر عقل برای نتیجه گرفتن در امتحان

 

مشروط شدن

1)عمراٌ، من تو دبیرستان معدل کمتر از ۱۸ نداشتم

2)نمک تحصیل در دانشگاه

 

وام دانشجویی

1)کمک هزینه برای دانشجو

2)مثل مهریه میمونه کی داده کی گرفته

 

ازدواج دانشجویی

1)حرفش رو نزن من قصد ادامه تحصیل دارم

2)کو؟ کجاس؟کسی رو سراغ داری برام؟

 

حراست

1)ارگانی برای حفاظت از دانشجو از گزند خطرات

2) ارگانی برای حفاطت از دانشگاه از گزند دانشجویان

 

دانشجو

1)فردی که به دنبال علم آموزی و تولید علم است

2)ها ایی دانشجو که وگفتی یعنی چه؟؟؟!!!!

 
دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 1:11 :: نويسنده : parmida

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

خلاقیت در زندگی به همین راحتی !! ( تصویری) www.taknaz.ir

 
دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 1:3 :: نويسنده : parmida

اگه گفتین چند نفر هستن !؟ (عکس) www.taknaz.ir

من که موندم!!!!

 
یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:, :: 22:32 :: نويسنده : parmida

 بچه ها این بنره وبمه اگه دوست داشتین تو وبلاگاتون بزارین !!!!!

با تشکر از ایدین عزیز که اینو برام درست کرد!

دردونه

 

 

<p><a title="دردونه" href="http://dordoone.loxblog.com/" target="_blank"><img style="display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;" title="دردونه" src="http://www.img4up.com/up2/77756682500432296370.gif" alt="دردونه" width="120" height="240" /></a></p>

 

 
شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 20:15 :: نويسنده : parmida

 

پدر این دو دختر عکاس میباشد و عکس های زیر را از دو دختر خود با خلاقیت فراوان گرفته هست !

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

 

کی میاد بچسبونمش به دیوار

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

چه حالی میده

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

منم یه اجی میخوام این کارو باهاش بکنم

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

ای جون!!!!

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

زورت تو حلقم فسقلی من!!!(الهییییییییییییییییییییییییییییییییییییی!!!!:ایکس)

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

چه باحال!!!لباسه به فنا رفت!!!

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

الهیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

لپاشو!!!!!ای جونم

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

امیدوارم فقط داشته باشه داد بزنه چون به نظر میاد داره عطسه میکنه....بیچاره خواهرش...اوپس

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

یه جوری رفتار میکنن انگار رفتن شمشکیه لیز لیز بخورن!!!!!

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

چه جلب!!!!

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

این کوشولوهه چه زولی داله!!!! قولبونش بلم

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

وای من اینا رو خیلی دوس میدارم

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

یییییووووووووپپپپپپپپپپپپپپیییییییییییی!!!!!!!!!

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

یه همچین چیزی واسه من اتفاق افتاده بود!!!!اینقد علوم خونده بودم مخم پکیده بود

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

ینی دقتو نگا کن!!!!حال کن!!!دقت اینقد زیبا!!!اینقد جالب!!!!عشقااااا!!!!ینی!!!!

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

اوهوووووووووووووعععععععععععععع

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

این بچه یه هرکولی چیزی هس!

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

بابا ادم کوشولو ها!!!بابا قهوه سازه قول پیکر!!!چی بگم من به شما!!!!

زمانیکه پدر عکاس باشه چی میشه ؟! (تصویری) www.taknaz.ir

اااااننننننننگگگگگگگگگگگگگیییییییییرررررررررررریییییییییییی بببببببببرررررررررررررررررددددددددد!!!

.

.

.

.

<<من مردم...>>

 
شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 20:5 :: نويسنده : parmida

 

سقوط درخت از چند سانتی متری خودرو و خوش شانسی صاحب خودرو !!

عجب شانسی داشته !! ( تصویری) www.taknaz.ir

 

عجب شانسی داشته !! ( تصویری) www.taknaz.ir

عجب شانسی داشته !! ( تصویری) www.taknaz.ir

من یکی که با دیدن اینا فکم افتاد زمین!

 

 
شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 19:49 :: نويسنده : parmida

 اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!!
تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!!
.
.
.
اعتراف می کنم یه بار پسر همسایه چهارسالمونو با باباش تو خیابون دیدم گفتم سلام نوید چطوری؟
دیدم بچهه تحویلم نگرفت باباهه خندید
اومدم خونه به مامانم گفتم نوید ماشالا چقد بزرگ شده!
مامان گفت نوید کیه؟
گفتم: پسر آقای …
گفت اون اسمش پارساست اسم باباش نویده
.
.
.
چند روز پیش دختر خالم گوشیشو خونمون جا گذاشته بود … بهش اس ام اس(!) زدم گوشیتو جا گذاشتی!!!!!!!
.
.
.
چند وقت پیش تو حیاط خونه سیگار میکشیدم که صدای باز شدن در حیاط اومد منم حول شدم سیگارو روی گوشیم خاموش کردم (!!) و بدترش اینکه بلافاصله گوشیو پرت کردم تو باغچه و سیگار خاموش موند تو دستم
.
.
.
اعتراف میکنم دوران راهنمایی روز معلم همه تخم مرغ آورده بودن که توش پر گل بود منم یه تخم مرغ خام آورده بودم که بزنم بخندیم! معلم اومد داخل همه سرو صدا کردن و شادی کردن تخم مرغارو میزدن به تخته منم این وسط تخم مرغو زدم به تخته ! ترکید رو تخته پاشید همه جا ، رو لباس معلمم ریخت ! سریع گفت کی بود ؟!!؟ هیچکی هیچی نگفت با این که میدونستن کار منه خلاصه از ته کلاس ۴ – ۵ نفر شلوغو آورد بیرون  زدشون ولی نگفتن کار من بود ! چون شاگرد زرنگیم بودم معلمه شک نمیکرد بهم !
وقتی از کلاس اومدیم بیرون تا دو کیلومتر به صورت چهار نعل فرار کردم آخرم سر کوچه گرفتن زدنم !
.
.
.
اعتراف می کنم معلم دوم دبستانم می گفت املا ها رو خودتون بنویسید که من با دوربین مخفیا می بینم کی به حرفام گوش می ده …ازون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام:امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کودوم وسیله ها دست زد؟
بیشترم به دریچه کولر شک داشتم
.
.
.
اعتراف می‌کنم سر فینال جام جهانی‌ تا لحظه‌ای که اسپانیا گل زد فکر می‌کردم اسپانیا نارنجیه، هلند آبی‌، گل هم که زد کلی‌ لعنت فرستادم به هلند، بعد گل رو صفحه نوشت اسپانیا ۱ – هلند ۰ ، تازه فهمیدم کل بازی داشتم اشتباه فحش میدادم
.
.
.
اعتراف می کنم وقتی داداشم دو ماهش بود خندون رفتم تو آشپزخونه، مامانم گفت نارنگیتو خوردی؟ گفتم آره، تازه به آرشم دادم!
بیچاره مامانم بدو بدو رفت نارنگی رو از حلقش کشید بیرون!
.
.
.
یه بار با بچه ها بودیم یکی از دوستام رو بعد از مدت ها دیدم ، کلی ریش گذاشته بود
 با خنده بهش گفتم : علی این ** بازیا چیه ؟
گفت پدرم فوت کرده
گفتم تسلیت میگم :l
.
.
.
اعتراف می کنم کلاس اول دبستان بودم تحت تاثیر این حرفا که نباید به غریبه آدرس خونتون رو بدید، روز اول به راننده سرویس آدرس اشتباهی دادم و از یه مسیری الکی تا خونه پیاده رفتم و تازه فرداش موقعی که سرویس دنبالم نیومد تازه شاهکارم معلوم شد برای خانواده
.
.
.
اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یوهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووون…بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت….گفتم منم همینطور….گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا..حمتاً..از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش..به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با امیر دوستش و من از شدت ضایگی دیوارو گاز گرفتم !

 
جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, :: 2:26 :: نويسنده : parmida

روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملافه سفید تمیزی که چهار طرفش زیر تشک بیمارستان جمع شده است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند، از کنارم عبورمی کنند. لحظه ای فرا خواهد رسید که دکتر می گوید مغز من از کار افتاده است و به هزاران دلیل زندگی‌ام رو به پایان است. در چنین روزی تلاش نکنید به شکلی مصنوعی و با استفاده از دستگاه زندگی ام را به من باز گردانید. این را بستر مرگ ننامید. بگذارید آن را بستر زندگی بنامم و جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند.

چشم هایم را به کسی بدهید که هرگز طلوع خورشید، چهره یک نوزاد و شکوه عشق را در چشم های یک زن ندیده است.

قلبم را به کسی بدهید که درقلبش تنها خاطرات دردناک و آزار دهنده دارد.

خونم را به نوجوانی بدهید که در تصادف اتومبیل نجات یافته است و کمکش کنید تا زنده بماند و نوه هایش را ببیند.

کلیه هایم را به کسی به کسی بدهید که زندگی اش به دستگاهی نیاز دارد که هر هفته خونش را تصفیه کند.

استخوان ها، عضلات، سلول ها و اعصابم رابردارید و به پاهای کودکی فلج پیوند بزنید.

اگر لازم شد سلولهای مغزم را بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهد تا با آن‌ها پسرک لالی بتواند با صدای بلند فریاد بزند و دختر ناشنوایی صدای باران روی شیشه اتاقش بشنود.

آنچه از من باقی می ماند بسوزانید و خاکسترش را به دست باد بسپارید تا گل بروید.

اگر قرار است چیزی از من دفن کنید، بگذارید اشتاباهات، ضعف ها و تعصباتم باشد. گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپارید. اگر گاهی دوست داشتید از من یاد کنید، عمل خیری انجام دهید یا به کسی که محتاج کمک تان است، کلام محبت آمیزی بگویید. اگر آنچه گفتم انجام دهید، همیشه زنده خواهم ماند.

 
چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, :: 11:2 :: نويسنده : parmida

بچه ها!!!!

من دیگه قراره بمیرم!

اخه شنبه امتحان علوم دارم

باید بشینم بخونم!!

همتونو دوس دارم3>3>3>

یه مدت از شرم راحتین

دلم تنگ میشه براتون حتی اگه دل شما تنگ نشه

بای بای

 

                                                                 bye all

 
چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, :: 10:56 :: نويسنده : parmida

بچه ها میخوام یه یکی از دوستام که جدیدا ناراحتش کردم یچی بگم

                                               ببخشید

ببخشید فائزه جون که نارحتت کردم

دیگه تکرار نمیشه

پش اشتی دیگه!!!!!!!!!!!

خب دیگه اشتی کردم باهات